اطلاع‌رسانی: استفاده از سامانۀ طلاین از ساعت یک تا ۲ بامداد روز چهارشنبه ۳۰ مهر ماه به دلیل به روزرسانی زیرساخت‌ها با اختلال احتمالی مواجه خواهد بود.

تفاوت سرمایه گذاری خطرپذیر و سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی

تفاوت سرمایه گذاری خطرپذیر و سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی
امتیاز دهید

تفاوت سرمایه گذاری خطرپذیر و سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی در این است که سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی (VC) هدف اصلی کسب سود مالی است. اما در سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC)، علاوه بر سود مالی، دستیابی به اهداف استراتژیک شرکت مادر مانند ورود به فناوری‌های جدید یا بازارهای نو نیز اهمیت دارد.

تفاوت سرمایه‌گذاری خطرپذیر و سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی، یکی از موضوعات مهم در دنیای استارتاپ‌ها و بازار سرمایه است. چرا که شناخت درست این تفاوت‌ها به کارآفرینان و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند که مسیر آگاهانه‌تری را برای رشد و سودآوری در پیش بگیرند.

در سال‌های اخیر، با رشد چشمگیر استارتاپ‌ها در ایران، مفاهیمی مانند سرمایه‌گذاری جسورانه (VC) و سرمایه‌گذاری شرکتی (CVC) بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته‌اند. با این حال، هنوز بسیاری از فعالان این حوزه به ‌درستی نمی‌دانند که این دو نوع سرمایه‌گذاری دقیقا چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند و هر کدام در چه شرایطی بهترین عملکرد را ارائه می‌دهند. با ادامه این مقاله از طلاین همراه ما باشید.

سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) چیست؟

سرمایه‌گذاری خطرپذیر یا همان سرمایه‌گذاری جسورانه (Venture Capital)، نوعی تامین مالی خصوصی است که اغلب برای استارتاپ‌ها و شرکت‌های نوپا با پتانسیل رشد بالا انجام می‌شود. در این شیوه، منابع مالی از طریق صندوق‌ سرمایه‌گذاری خطرپذیر یا شرکت‌ سرمایه‌گذاری خطرپذیر در اختیار تیم‌های نوآور قرار می‌گیرد تا بتوانند ایده‌های خود را به مرحله‌ رشد و تجاری‌سازی برسانند.

سرمایه‌گذاران خطرپذیر در ازای تامین سرمایه، بخشی از سهام شرکت را دریافت می‌کنند و علاوه بر سرمایه مالی، تجربه مدیریتی، شبکه ارتباطی و مشاوره تخصصی نیز در اختیار استارتاپ قرار می‌دهند. هدف اصلی این نوع سرمایه‌گذاری، کسب بازده مالی قابل توجه در بلند مدت است. زیرا موفقیت یک استارتاپ پتانسیل این را دارد که چندین برابر سرمایه اولیه برای سرمایه‌گذار سودآور باشد.

با این حال، همان‌طور که از نامش پیداست، این مدل سرمایه‌گذاری همواره با خطر همراه است. چرا که بسیاری از کسب ‌و کارهای نوپا در مراحل ابتدایی شکست می‌خورند. از این رو شرکت‌ سرمایه‌گذاری خطرپذیر روی مجموعه‌ای از استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند تا ریسک خود را کاهش دهد. بنابراین سرمایه‌گذاری جسورانه بر رشد سریع، بازده بالا و فرصت‌های مقیاس‌پذیر تمرکز دارد و نقش مهمی را در توسعه نوآوری و کارآفرینی در اقتصاد ایران ایفا می‌کند. 

سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC) چیست؟

سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC) مخفف (Corporate Venture Capital) است. یعنی زمانی ‌که یک شرکت بزرگ، بازوی سرمایه‌گذاری جسورانه‌ خود را برای سرمایه‌گذاری مستقیم در استارتاپ‌ها فعال می‌کند. 

در حالی ‌که هدف اصلی سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی (VC) بیشتر بر بازده مالی متمرکز است، در مدل سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی، اهداف استراتژیک شرکت مادر اهمیت بیشتری دارد. شرکت‌های بزرگ از این طریق به فناوری‌های نو، مدل‌های کسب ‌و کار نوآورانه و استعدادهای جدید دسترسی پیدا می‌کنند. در واقع، سرمایه‌گذاری شرکتی راهی برای به‌روز نگه داشتن سازمان‌ها در برابر تحولات سریع بازار و ایجاد هم‌افزایی میان نوآوری بیرونی و منابع داخلی است.

در این نوع سرمایه‌گذاری، اغلب شرکت مادر علاوه بر تزریق سرمایه، از دارایی‌هایی مانند شبکه توزیع، برند و دانش فنی خود نیز برای رشد استارتاپ استفاده می‌کند. هدف نهایی در سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی تنها کسب سود نیست. در واقع دستیابی به مزیت رقابتی و هم‌راستا کردن نوآوری‌های بیرونی با اهداف راهبردی شرکت است.

سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC) چیست؟

مزایا و معایب سرمایه‌گذاری خطرپذیر

زمان آن رسیده که به بررسی نقاط قوت و محدودیت‌های مدل سنتی سرمایه‌گذاری جسورانه یا همان صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) بپردازیم تا روشن شود چرا در مسیر سرمایه‌گذاری استراتژیک برخی شرکت‌ها به این شیوه روی می‌آورند و در عین حال چه مخاطراتی را باید در نظر بگیرند.

مزایای سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC)

  • شبکه‌های ارتباطی قوی در فضای کسب ‌و کار: سرمایه‌گذاران جسورانه معمولا دارای روابط گسترده‌ای با فعالان اکوسیستم، منتورها و سایر سرمایه‌گذاران هستند، که این امر به کسب ‌و کار نوپا این فرصت را می‌دهد که سریع‌تر رشد کند. 
  • منابع و خدمات فراتر از حد معمول: فراتر از تامین مالی، این سرمایه‌گذاری‌ها شامل خدمات مشاوره، هدایت کسب ‌و کار، شبکه‌سازی و حمایت فنی هستند.
  • حمایت معنوی و هدایت کسب ‌و کار: سرمایه‌گذار خطرپذیر قادر است همراه و راهنمای استارتاپ باشد، نه صرفا تامین‌کننده پول، که این نوع مشارکت به رشد کسب ‌و کار کمک می‌انجامد. 

معایب سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC)

  • کاهش کنترل بر کسب ‌و کار: با ورود سرمایه‌گذار، معمولا به واگذاری بخشی از سهام نیاز می‌شود و بنیانگذار کنترل کمتری بر مسیر تصمیم‌گیری خواهد داشت. 
  • وضعیت مالکیت کسب ‌و کار: در بعضی موارد، مالکیت شرکت به نسبت چشم‌گیری به سرمایه‌گذار منتقل شده و بنیان‌گذار در جایگاه پایین‌تری قرار میگیرد. 
  • قرار گرفتن در رده پایین‌تر از رقیب: وقتی سرمایه‌گذار خطرپذیر وارد می‌شود، این امکان وجود دارد که استارتاپ مجبور شود تحت چارچوب‌ها یا مسیرهایی حرکت کند که سرمایه‌گذار تعریف کرده است و این یعنی شاید انعطاف کمتری داشته باشد و در مقایسه با رقیب مستقل، گزینه‌های کمتری برای حرکت آزاد داشته باشد. 

مزایا و معایب سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی

در این قسمت، سراغ مدل سرمایه‌گذاری شرکتی یا همان CVC می‌رویم. شکلی از سرمایه‌گذاری استراتژیک که در آن شرکت‌های بزرگ به ‌عنوان سرمایه‌گذار وارد کسب ‌و کارهای نوپا می‌شوند. با این مدل، علاوه بر تامین مالی، اهداف راهبردی شرکت مادر نیز دنبال می‌شود. این نوع از سرمایه‌گذاری نقاط قوت و چالش‌های خاص خود دارد که در ادامه بررسی می‌کنیم.

مزایای سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC)

  • دسترسی به فرصت‌های نوآورانه: شرکت سرمایه‌گذار می‌تواند از طریق CVC به فناوری‌ها، مدل‌های کسب ‌و کار نو و استعدادهای نوپا دست یابد که شاید پیش از این برایش قابل دسترس نبوده باشد.
  • سودآوری احتمالی: مانند هر سرمایه‌گذاری جسورانه دیگری، امکان کسب بازده مالی وجود دارد، همراه با فرصت اثرگذاری بیشتر به دلیل حمایت شرکت مادر. 
  • جذب نیروهای خلاق: شرکت‌ها از مسیر CVC با تیم‌های استارتاپی خلاق ارتباط برقرار می‌کنند و نیروی انسانی نوآور جذب می‌نمایند. 
  • سرعت در نوآوری: با منابع، شبکه و پشتوانه شرکت مادر، کسب ‌و کار نوپا سرعت رشد و ورود خود را به بازار افزایش می‌دهد.
  • کاهش ریسک از طریق تنوع: شرکت سرمایه‌گذار از طریق پورتفوی CVC حوزه‌های گوناگون را پوشش داده و ریسک تمرکز را پایین می‌آورد.

معایب سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC)

  • تضاد اهداف: چون شرکت مادر اهداف راهبردی دارد (نه صرفا مالی)، این امکان وجود دارد که اهداف استارتاپ و شرکت سرمایه‌گذار همسو نباشد و همین مورد منجر به تعارض شود.
  • خطر از دست دادن سرمایه: بالطبع مانند هر سرمایه‌گذاری دیگری، احتمال شکست وجود دارد، خصوصا وقتی شرکت مادر تجربه کافی در سرمایه‌گذاری جسورانه ندارد. 
  • نیاز به مهارت تخصصی: موفقیت در CVC مستلزم دانش سرمایه‌گذاری، تحلیل فناوری و هماهنگی با اهداف شرکت مادر است؛ شرکت‌هایی که این مهارت را ندارند با احتمال کمتری به موفقیت دست خواهند یافت. 
  • مشکلات ساختاری: چارچوب حقوقی، مدیریتی و ارتباطی بین شرکت مادر و استارتاپ پیچیده است و اگر ساختارها مناسب نباشند، همکاری ناهمگون خواهد بود. 
  • عدم ثبات در سود: چون هدف فقط و فقط سود مالی نیست احتمال دارد که شرکت مادر تصمیم بگیرد از سرمایه‌گذاری کنار بکشد یا مسیر استارتاپ را تغییر دهد که همین موضوع بی‌ثباتی در روند و سود را به دنبال خواهد آورد.
معایب سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی

تفاوت‎‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی و شرکتی 

در نگاه اول سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) و سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC) مشابه‌ هستند، چرا که هر دو سرمایه‌ای را به استارتاپ‌ها تزریق می‌کنند. اما در واقع تفاوت‌های اساسی‌ در هدف، ساختار، حوزه عملکرد و نحوه تعاملی که با استارتاپ دارند. در ادامه مهم‌ترین تفاوت VC و CVC را بررسی می‌کنیم:

1. هدف اصلی و ارزش‌آفرینی

  • در سرمایه‌گذاری خطرپذیر هدف غالب بر بازده مالی است. سرمایه‌گذار تلاش می‌کند سرمایه‌اش در بازه معقولی رشد کند و با خروجی (مثلاً عرضه اولیه سهام یا فروش شرکت) سود مناسب کسب شود.
  • در سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی، شرکت مادر علاوه بر کسب بازده مالی، به دنبال مزیت استراتژیک مثل دسترسی به فناوری نو، همکاری با استارتاپ، ورود به بازار جدید یا هم‌افزایی با کسب‌وکارهای موجود است. 

2. منبع سرمایه و استقلال عملیاتی

  • صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر معمولاً از منابع بیرونی (افراد ثروتمند، نهادهای مالی مستقل، صندوق‌های سرمایه‌گذاری) تغذیه می‌شوند و نسبتاً مستقل عمل می‌کنند.
  • سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی تحت لوای شرکت بزرگ مادر شکل می‌گیرند و بودجه‌شان از آن شرکت تأمین می‌شود، بنابراین تصمیمات آن‌ها می‌تواند با اولویت‌ها و استراتژی‌های شرکت مادر همسو یا تحت تأثیر باشد.

3. میزان دخالت و کنترل

  • در سرمایه گذاری خطرپذیر سنتی سرمایه‌گذاران اغلب در تصمیمات استراتژیک استارتاپ ورود می‌کنند، در هیئت‌مدیره نماینده دارند و حمایت تخصصی ارائه می‌دهند تا رشد سریع‌تر رخ دهد.
  • در سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی، شرکت مادر ممکن است بخواهد نفوذ بیشتری بر جهت‌گیری استارتاپ داشته باشد تا از هماهنگی آن با اهداف کلان اطمینان یابد. این دخالت می‌تواند بیشتر باشد یا کمتر بسته به قرارداد و ساختار شرکت مادر. 

4. تناسب استراتژیک با شرکت مادر

  • سرمایه گذاری خطرپذیر سنتی  بیشتر بر پتانسیل مالی تمرکز دارد و تا حدی به تناسب استراتژیک استارتاپ با شرکای احتمالی یا بازار اهمیت می‌دهد، اما اولویت پایین‌تری دارد.
  • سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی به طور جدی تناسب استراتژیک را بررسی می‌کند: آیا استارتاپ می‌تواند با فناوری یا بازار شرکت مادر هم‌افزایی کند؟ آیا محصولات یا خدمات آن قابل ادغام با خط محصول شرکت مادر هستند؟

5. افق زمانی سرمایه‌گذاری و فرصت خروج

  • سرمایه گذاری خطرپذیر سنتی معمولاً افق سرمایه‌گذاری محدود دارد (مثلاً ۵ تا ۱۰ سال) و سرمایه‌گذاران به دنبال راه خروج (IPO، فروش شرکت) هستند.
  • سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی می‌تواند افق بلندمدت‌تری داشته باشد و ممکن است شرکت مادر بخواهد استارتاپ را بخشی از اکوسیستم بلندمدت خود نگه دارد.
  • در سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی شرایط خروج ممکن است پیچیده‌تر باشد. چون شرکت مادر ممکن است تمایل داشته باشد ادامه تعامل تجاری یا همکاری فناوری با استارتاپ حفظ شود.

ناگفته نماند که پشتیبانی غیر مالی مانند مشاوره و شبکه‌سازی ارائه می‌دهد. این در حالی‌ است که سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی با تکیه بر منابع شرکت مادر، دسترسی به بازار، فناوری و زیرساخت را برای استارتاپ فراهم می‌کند. 

فرق سرمایه گذاری خطرپذیر و سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی

تفاوت سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی و شرکتی در یک نگاه

خلاصه‌ای از تفاوت سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی و سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی را در یک نگاه بررسی کنیم تا بتوانید با مقایسه این دو نوع سرمایه‌گذاری در کنار هم، متوجه تفاوت‌هایشان شوید.

معیارسرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC)سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی (CVC)
هدف اصلیبازده مالی و سود سرمایه‌گذارانترکیبی از بازده مالی و اهداف استراتژیک شرکت مادر
منبع سرمایهمنابع مستقل: افراد، صندوق‌ها، سرمایه‌گذاران نهادیشرکت مادر تامین‌کننده بودجه و تصمیم‌گیر اصلی
استقلال عملنسبتا مستقل در تصمیم‌ گیریتحت تاثیر استراتژی و اولویت شرکت مادر
دخالت و کنترل استارتاپدخالت فعال در مدیریت و تصمیم‌گیریکنترل بیشتری اعمال میشود تا هم‌راستایی با شرکت مادر تضمین گردد
تناسب استراتژیکاهمیت کمتر نسبت به بازده مالیانتخاب استارتاپ‌ها بر اساس هم‌افزایی با اهداف شرکت مادر
افق سرمایه‌گذاریکوتاه‌مدت تا میان‌مدت، با تاکید بر خروجبلندمدت است و شرکت مادر تمایل به حفظ ارتباط دارد
فرصت خروجاغلب IPO یا فروش شرکتخروج مشروط به ادامه تعامل یا مشارکت تجاری است
منابع غیرمالیمشاوره، شبکه‌ها، معرفی به سرمایه‌گذاراندسترسی به زیرساخت، بازار شرکت مادر، تیم‌های فنی، داده و شبکه مشتریان

لیست نمونه‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی و شرکتی در جهان و ایران

گفتیم که سرمایه‌گذاری خطرپذیر (Venture Capital) در جهان دو شکل اصلی سنتی (Traditional VC) و شرکتی (Corporate VC) دارد. هر دو نقش مهمی در رشد استارتاپ‌ها دارند. اما ساختار و اهدافشان با هم متفاوت است. در ادامه نمونه‌هایی از هر دو نوع در سطح بین‌المللی و ایران معرفی می‌شود تا درک روشن‌تری از عملکرد آن ‌ها به دست آورید.

نمونه‌های بین‌المللی سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی

  • سکویا کپیتال (Sequoia Capital): یکی از شناخته‌ شده‌ترین صندوق‌های سرمایه‌گذاری در جهان که در شرکت‌هایی مثل اپل (Apple)، گوگل (Google)، واتس اپ (WhatsApp) و ایر بی اند بی (Airbnb) سرمایه‌گذاری کرده است.
  • اندرسون هوروویتز (Andreessen Horowitz): از بزرگ‌ترین بازیگران حوزه فناوری و کریپتو که در پروژه‌هایی مثل کوین بیس (Coinbase)، اینستاگرام (Instagram) و اسلک (Slack) حضور داشته است.
  • اکسل پارتنرز (Accel Partners): سرمایه‌گذار اولیه در فیس بوک (Facebook) و دراپ باکس (Dropbox) که تمرکز اصلی‌اش روی استارتاپ‌های فناوری ‌محور است.
  • بنچمارک کپیتال (Benchmark Capital): صندوقی آمریکایی با سرمایه‌گذاری‌های موفق در اوبر (Uber)، ای بی (eBay)و توییتر (Twitter).
  • کلینر پرکینس (Kleiner Perkins): از قدیمی‌ترین صندوق های سرمایه‌گذاری خطرپذیر در دنیا با سابقه سرمایه‌گذاری در آمازون (Amazo)، گوگل (Google) و اسپاتیفای (Spotify).

نمونه‌های بین‌المللی سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی 

  • گوگل ونچرز (GV): بازوی سرمایه‌گذاری گوگل که روی حوزه‌هایی مثل سلامت دیجیتال و هوش مصنوعی تمرکز دارد.
  • اینتل کپیتال (Intel Capital): متعلق به شرکت اینتل (Intel) با تمرکز بر استارتاپ‌های سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و نیمه‌هادی.
  • سامسونگ ونچرز (Samsung Ventures): بازوی سرمایه‌گذاری سامسونگ که در فناوری‌های پیشرفته و استارتاپ‌های نوآورانه فعال است.
  • کوالکام ونچرز (Qualcomm Ventures): با تمرکز بر فناوری‌های ارتباطی، اینترنت اشیا و واقعیت افزوده.
  • مایکروسافت ونچرز (M12): واحد سرمایه‌گذاری مایکروسافت که از استارتاپ‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، امنیت سایبری و داده‌های ابری پشتیبانی می‌کند.
نمونه‌های بین‌المللی سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی

نمونه‌های ایرانی سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی

  • سرآوا (Sarava): از اولین صندوق‌های سرمایه گذاری خطرپذیر ایرانی با سرمایه‌گذاری در دیجی‌کالا، کافه‌بازار و تخفیفان.
  • پیشگامان فناوری سرمایه آریا: فعال در سرمایه‌گذاری بر استارتاپ‌های فین‌تک، سلامت و آموزش.
  • صندوق جسورانه دانشگاه شریف:  با تمرکز بر حمایت از استارتاپ‌های دانش ‌بنیان و فناورانه.
  • شناسا (Shenasa): با هدف سرمایه‌گذاری در کسب‌ و کارهای نوآورانه در حوزه‌های خدمات دیجیتال و فناوری اطلاعات.
  • تریگ‌آپ (TrigUp): از صندوق‌های جسورانه جدید که روی استارتاپ‌های مراحل اولیه تمرکز دارد.

نمونه‌های ایرانی سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی

  • همراه اول نوآفرین (MCI Ventures): یک مهره مهم سرمایه‌گذاری در شرکت همراه اول در حوزه ICT و فین‌تک.
  • هلدینگ شناسا (وابسته به بانک پاسارگاد): نمونه‌ای از صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی ایرانی با تمرکز بر فین‌تک، انرژی و فناوری‌های نو.
  • ایرانسل ونچرز (Irancell Ventures): بازوی سرمایه‌گذاری شرکت ایرانسل برای توسعه استارتاپ‌های دیجیتال و پلتفرمی.
  • دیجی‌نکست (Digikala Next): بازوی نوآوری و سرمایه‌گذاری گروه دیجی‌کالا برای استارتاپ‌های مرتبط با تجارت الکترونیک.
  • هلدینگ صبا ایده: با تمرکز بر سرمایه‌گذاری در حوزه رسانه، محتوا و سرگرمی دیجیتال.

در نتیجه، چه در سطح جهانی و چه در ایران، سرمایه‌گذاری خطرپذیر در دو شکل سنتی و شرکتی، نیروی محرک اصلی اکوسیستم نوآوری محسوب می‌شود. هر کدام با اهداف متفاوت اما مکمل، به رشد و بلوغ استارتاپ‌ها کمک می‌کنند.

سخن پایانی

در مجموع تفاوت سرمایه‌گذاری خطرپذیر سنتی و سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی در این است که سرمایه گذاری خطرپذیر سنتی عمدتا بر بازده مالی متمرکز است و با استقلال بیشتری فعالیت می‌کند و در مقابل سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی  علاوه بر بازده مالی، اهداف استراتژیک شرکت مادر را دنبال کرده و تعامل بیشتری با استارتاپ دارد.

در نهایت باید گفت سرمایه‌گذاری خطرپذیر چه در قالب سنتی و چه در مدل شرکتی، نیرویی است که موتور نوآوری را در دنیای امروز به حرکت درمی‌آورد. شناخت تفاوت‌های این دو مدل به کارآفرینان کمک می‌کند تا مسیر رشد خود را آگاهانه‌تر انتخاب کنند و سرمایه‌گذاران نیز تصمیم‌هایی هدفمندتر بگیرند. اما این تصمیم گیری هدفمند را در سرمایه گذاری برای زندگی خود نیز داشته باشیم. از همین رو طلاین در کنار شماست تا با مشاهده قیمت طلای آب‌شده و خرید یا فروش آن بتوانید سرمایه گذاری هدفمندی را تجربه کنید.

سوالات متداول

آیا در ایران هم مدل سرمایه‌گذاری خطرپذیر شرکتی فعال است؟

بله. در سال‌های اخیر شرکت‌هایی مانند همراه اول نوآفرین، ایرانسل ونچرز و دیجی‌نکست به‌ عنوان نمونه‌های فعال CVC در ایران شناخته می‌شوند که به رشد استارتاپ‌های حوزه فناوری کمک کرده‌اند.

منابع: whataventure.com / soprasteria.com

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
خرید طلای آب شده